به گزارش مجله خبری نگار، روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی تحلیلی به دعوت بریکس از ایران برای پیوستن به این گروه بینالمللی اشاره و آن را غافلگیر کننده توصیف کرد و نوشت: بریکس، گروهی متشکل از اقتصادهای نوظهور است که قصد دارند به عنوان وزنه تعادلی برای تسلط غرب بر نظم جهانی عمل کنند. پس از دعوت ایران برای پیوستن به این بلوک، مقامات این کشور بلافاصله اعلام پیروزی کردند و با اشاره به این دستاورد تاریخی کشورشان از پتانسیل آن بهعنوان یک شریک تجاری و برهم زننده ایدئولوژیک هژمونی غرب صحبت کردند.
نیویورک تایمز ادامه داد، تحلیلگران میگویند که این، یک پیروزی سیاسی برای جمهوری اسلامی است و مزیت اصلی پیوستن به این گروه، اثبات این است که تهران دوستان قدرتمندی دارد. این امر میتواند به آن اهرمی در هر گونه مذاکره با ایالات متحده در آینده بدهد. این روزنامه آمریکایی همچنین نوشت: ژئوپلیتیک خاورمیانه به طور فزایندهای در حال پیچیده شدن است و اکنون برخی از متحدان ایالات متحده در منطقه از شراکت خود با واشنگتن انتقاد میکنند. هم عربستان سعودی و هم امارات متحده عربی در موضوعاتی مانند تولید نفت، جنگ در اوکراین و روابط خود با ایران و سوریه به طور گسترده راه خود را (جدا از رویکرد آمریکا) در پیش گرفتهاند.
به نوشته نیویورک تایمز، دعوت از ایران برای پیوستن به بریکس نقطه اوج ماهها فعالیت دیپلماتیک تهران است که دومین ذخایر گازی جهان پس از روسیه و یک چهارم ذخایر نفتی خاورمیانه را دارد و یک بازیکن قدرتمند و رقیب عربستان سعودی به شمار میآید. ایران در زمستان گذشته روابط دیپلماتیک خود را با عربستان سعودی پس از سالها اختلاف بین دو کشور در توافقی با میانجیگری چین از سر گرفت. سپس به سازمان همکاری شانگهای، یک گروه منطقهای به رهبری چین پیوست. به یک توافق برای مبادله زندانیان با ایالات متحده دست یافت که بر اساس آن به شش میلیارد دلار از وجوه مسدود شدهاش در کره جنوبی دسترسی پیدا کرد که به گفته برخی رسانهها، بخشی از توافق غیررسمی با ایالات متحده با هدف کاهش تنشها میان دو کشور است. هنری روم، تحلیلگر ارشد اندیشکده آمریکایی «موسسه واشنگتن برای سیاست شرق نزدیک» در این باره گفت: وقتی همه اینها را کنار هم میگذارید، از منظری وسیعتر، ایران مطمئناً دیگر منزوی نیست. برای ایران چرخش به سمت شرق تاحدودی ناشی از تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا برای خروج یکجانبه از توافق هستهای با ایران، موسوم به برجام در سال ۲۰۱۸ است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ میان ایران و قدرتهای جهانی به دست آمد.
پس از آن، دولت ایران به این نتیجه رسید که دیگر نمیتواند به غرب اعتماد و برای توسعه اقتصادی به آن تکیه کند و با تغییر سیاست، به روسیه و چین نزدیک شد. این کشور همچنین برنامه هستهای خود را به سطوحی فراتر از آن چه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) توافق شده بود، گسترش داد. ایران و چین در سال ۲۰۲۱ نیز یک توافق نامه اقتصادی و امنیتی گسترده امضا کردند که بر اساس آن چین موافقت کرد در ازای عرضه مداوم نفت ایران با تخفیف، در این کشور سرمایه گذاری کند که به ایران از نظر اقتصادی کمک کرده است. سپس ایران و روسیه روابط و همکاریهای خود، بهویژه در زمینه دفاعی و نظامی را تقویت کردند.
ایران همچنین اقتصاد خود را از نفت دور کرد و تجارت غیر نفتی خود را با سایر کشورها افزایش داد. بر اساس گزارشهای خبری ایران به نقل از اطلاعات رسمی گمرک، بهعنوان مثال، تجارت غیر نفتی ایران با پنج عضو گروه بریکس در سال مالی ۲۳-۲۰۲۲ با ۱۴ درصد افزایش به ۳۸.۴۳ میلیارد دلار رسیده است. به گفته کارشناسان، این موفقیتها در عرصه سیاست خارجی به ایران اهرمی در برابر آمریکا میدهد. ایران میتواند بگوید که ایالات متحده نتوانسته آن را از نظر سیاسی منزوی کند و از نظر اقتصادی شکست دهد و در نتیجه میتواند با اعتماد به نفس وارد مذاکره جدید شود و آمریکاییها را به چالش بکشد.